معنی فارسی neuromatosis

B1

نرومواتوز بیماری است که شامل وجود تومورهای عصبی می‌شود.

A condition characterized by the development of tumors affecting nervous tissue.

example
معنی(example):

بیمار به نرومatosis تشخیص داده شد.

مثال:

The patient was diagnosed with neuromatosis.

معنی(example):

نروماتوز ممکن است به علائم عصبی مختلفی منجر شود.

مثال:

Neuromatosis can lead to various neurological symptoms.

معنی فارسی کلمه neuromatosis

: معنی neuromatosis به فارسی

نرومواتوز بیماری است که شامل وجود تومورهای عصبی می‌شود.