معنی فارسی neurophysiologic
B2نوروپزشکی به شاخهای از علم اشاره دارد که به مطالعه عملکرد سیستم عصبی میپردازد.
Relating to the physiological functions of the nervous system.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مطالعات نوروپزشکی به ما در درک فعالیت مغز کمک میکند.
مثال:
Neurophysiologic studies help us understand brain activity.
معنی(example):
درک مکانیزمهای نوروپزشکی برای تحقیق پزشکی حیاتی است.
مثال:
Understanding neurophysiologic mechanisms is crucial for medical research.
معنی فارسی کلمه neurophysiologic
:
نوروپزشکی به شاخهای از علم اشاره دارد که به مطالعه عملکرد سیستم عصبی میپردازد.