معنی فارسی neuroplasty

B2

نورپلاستی به عمل جراحی یا تکنیک‌هایی گفته می‌شود که در آن ساختار یا عملکرد عصب‌ها تعمیر و بازسازی می‌شود.

Surgical or therapeutic manipulation of nerves to restore their function.

example
معنی(example):

نورپلاستی می‌تواند به بازیابی عملکرد پس از آسیب به عصب کمک کند.

مثال:

Neuroplasty can help restore function after nerve injury.

معنی(example):

او در حال بررسی نورپلاستی برای درمان آسیب عصبی‌اش است.

مثال:

He is considering neuroplasty to treat his nerve damage.

معنی فارسی کلمه neuroplasty

: معنی neuroplasty به فارسی

نورپلاستی به عمل جراحی یا تکنیک‌هایی گفته می‌شود که در آن ساختار یا عملکرد عصب‌ها تعمیر و بازسازی می‌شود.