معنی فارسی neuropsychopathic
C2کلمهای که به رفتارهای غیرعادی و آسیبزا در زمینه روانشناسی و عصبپزشکی اشاره دارد.
Pertaining to or characterized by neuropsychopathy.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رفتار روانپریش عصبی همه را نگران کرده بود.
مثال:
The neuropsychopathic behavior was alarming to everyone.
معنی(example):
او ویژگیهای روانپریش عصبی را در تحقیق خود مطالعه کرد.
مثال:
She studied neuropsychopathic traits in her research.
معنی فارسی کلمه neuropsychopathic
:
کلمهای که به رفتارهای غیرعادی و آسیبزا در زمینه روانشناسی و عصبپزشکی اشاره دارد.