معنی فارسی neuropsychosis

C1

اختلالی در عملکرد ذهنی ناشی از تغییرات در سیستم عصبی که ممکن است منجر به توهمات یا افکار گمراه‌کننده شود.

A psychological disorder related to nerve dysfunction, often involving symptoms of psychosis.

example
معنی(example):

اختلال روانی عصبی می‌تواند بر ادراک یک فرد از واقعیت تأثیر بگذارد.

مثال:

Neuropsychosis can impact a person's perception of reality.

معنی(example):

در موارد شدید، اختلال روانی عصبی ممکن است نیاز به بستری شدن داشته باشد.

مثال:

In severe cases, neuropsychosis may require hospitalization.

معنی فارسی کلمه neuropsychosis

: معنی neuropsychosis به فارسی

اختلالی در عملکرد ذهنی ناشی از تغییرات در سیستم عصبی که ممکن است منجر به توهمات یا افکار گمراه‌کننده شود.