معنی فارسی neuterness
B1حالت یا ویژگی خنثی، بیتوجه به جنسیت یا گرایش.
The quality of being neuter or neutral.
- NOUN
example
معنی(example):
خنثی بودن زبان موجب افزایش شمولیت در بحثها شد.
مثال:
The neuterness of the language allowed for greater inclusivity in discussions.
معنی(example):
خنثی بودن مفهوم آن را برای یک جمعیت وسیعتر قابل دسترسی میسازد.
مثال:
The neuterness of the concept makes it accessible to a broader audience.
معنی فارسی کلمه neuterness
:
حالت یا ویژگی خنثی، بیتوجه به جنسیت یا گرایش.