معنی فارسی neutralist
B1کسی که تمایل به عدم جانبداری یا وزنگذاری در مسائل را دارد.
An individual who adopts a neutral stance in political or social issues.
- NOUN
example
معنی(example):
یک دیدگاه خنثی میتواند در حل مؤثر درگیریها کمک کند.
مثال:
A neutralist perspective can help in resolving conflicts effectively.
معنی(example):
به عنوان یک خنثی، او اغلب میان طرفهای متضاد میانجیگری میکند.
مثال:
As a neutralist, she often mediates between opposing sides.
معنی فارسی کلمه neutralist
:
کسی که تمایل به عدم جانبداری یا وزنگذاری در مسائل را دارد.