معنی فارسی neutralizations
B1چندین عمل بیخطرسازی، بهخصوص در ارتباط با مواد شیمیایی.
Multiple processes of making substances neutral.
- NOUN
example
معنی(example):
بیخطرسازیهای مواد شیمیایی مختلف میتواند مواد جدیدی را ایجاد کند.
مثال:
The neutralizations of various chemicals can create new substances.
معنی(example):
در آزمایشگاه، بیخطرسازیها به دقت تحت نظر قرار میگیرند.
مثال:
In the laboratory, neutralizations are carefully monitored.
معنی فارسی کلمه neutralizations
:
چندین عمل بیخطرسازی، بهخصوص در ارتباط با مواد شیمیایی.