معنی فارسی newly found
B1به تازه کشف شدهها اشاره دارد و معمولاً در بحثهای مربوط به اشیا یا اطلاعات جدید استفاده میشود.
Something that has recently been discovered or identified.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گنج تازه کشف شده برای قرنها مخفی بوده است.
مثال:
The newly found treasure was hidden for centuries.
معنی(example):
اطلاعات تازه کشف شده اغلب درک ما از تاریخ را تغییر میدهد.
مثال:
Newly found information often changes our understanding of history.
معنی فارسی کلمه newly found
:
به تازه کشف شدهها اشاره دارد و معمولاً در بحثهای مربوط به اشیا یا اطلاعات جدید استفاده میشود.