معنی فارسی niched
B1به طور خاص طراحی و متمایز شده برای یک بخش خاص از بازار.
Focused or specialized within a specific market segment.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
In a niche.
example
معنی(example):
آنها کسب و کار خود را به طور موفقیتآمیزی به یک نیش تقسیم کردهاند.
مثال:
They have niched their business successfully.
معنی(example):
این برند برای جذب یک مخاطب جوان خاص طراحی شده است.
مثال:
The brand is niched to attract a younger audience.
معنی فارسی کلمه niched
:
به طور خاص طراحی و متمایز شده برای یک بخش خاص از بازار.