معنی فارسی nickle
A1نوعی سکه که ارزشی معادل پنج سنت در امریکا دارد.
A coin worth five cents in the United States.
- NOUN
example
معنی(example):
او هنگام پیادهروی یک پنجسنتی پیدا کرد.
مثال:
He found a nickle on the ground while walking.
معنی(example):
یک پنجسنتی در ایالات متحده معادل پنج سنت است.
مثال:
A nickle is worth five cents in the United States.
معنی فارسی کلمه nickle
:
نوعی سکه که ارزشی معادل پنج سنت در امریکا دارد.