معنی فارسی nicknacks

A2

جمع نیک‌نک‌ها، اشیاء کوچک و تزیینی که ممکن است از مواد مختلف ساخته شده باشند.

Plural of nicknack; small decorative objects.

noun
معنی(noun):

A small ornament of minor value.

example
معنی(example):

اتاق او پر از نیک‌نک‌های رنگارنگ است.

مثال:

Her room is filled with colorful nicknacks.

معنی(example):

او نیک‌نک‌هایی از هر کشوری که بازدید می‌کند جمع‌آوری می‌کند.

مثال:

He collects nicknacks from every country he visits.

معنی فارسی کلمه nicknacks

: معنی nicknacks به فارسی

جمع نیک‌نک‌ها، اشیاء کوچک و تزیینی که ممکن است از مواد مختلف ساخته شده باشند.