معنی فارسی nicknaming

B1

نام گذاری، فرایند انتساب یک نام مستعار به یک فرد یا شیء.

The act of giving a nickname to someone or something.

verb
معنی(verb):

To give a nickname to (a person or thing).

example
معنی(example):

او از نام گذاری حیوانات خانگی خود به نام شخصیت‌های فیلم لذت می‌برد.

مثال:

He enjoys nicknaming his pets after movie characters.

معنی(example):

نام گذاری می‌تواند راهی سرگرم‌کننده برای شخصی‌سازی روابط باشد.

مثال:

Nicknaming can be a fun way to personalize relationships.

معنی فارسی کلمه nicknaming

: معنی nicknaming به فارسی

نام گذاری، فرایند انتساب یک نام مستعار به یک فرد یا شیء.