معنی فارسی niggardising
B1گشاد نکردن، حریص بودن در استفاده از منابع به خصوص زمانی که به کمک دیگران نیاز است.
Being stingy or unwilling to share or use resources.
- VERB
example
معنی(example):
او با عدم به اشتراک گذاشتن منابعش، در حال گشاد نکردن بود.
مثال:
He was niggardising his resources by not sharing with others.
معنی(example):
گشاد نکردن در یک پروژه گروهی میتواند به عدم همکاری منجر شود.
مثال:
Niggardising in a group project can lead to a lack of cooperation.
معنی فارسی کلمه niggardising
:
گشاد نکردن، حریص بودن در استفاده از منابع به خصوص زمانی که به کمک دیگران نیاز است.