معنی فارسی nigget

B1

اغلب به اشیای کوچک و غیرقابل شناسایی اطلاق می‌شود.

A term used for small, often indistinguishable items.

example
معنی(example):

این نیگت کوچک و پیدا کردن آن سخت بود.

مثال:

The nigget was small and hard to find.

معنی(example):

او نیگت‌هایی از زمین جمع‌آوری کرد.

مثال:

He collected niggets from the ground.

معنی فارسی کلمه nigget

: معنی nigget به فارسی

اغلب به اشیای کوچک و غیرقابل شناسایی اطلاق می‌شود.