معنی فارسی nigging
B1عمل زخم زبان زدن یا انتقاد به طور غیرمستقیم.
The act of subtly criticizing or making fun of someone.
- OTHER
example
معنی(example):
او در مورد ماشین خراب به دوستش نیگ میزد.
مثال:
He was nigging at his friend about the broken car.
معنی(example):
او فکر میکند نیگ زدن مزاحم است.
مثال:
She finds nigging to be annoying.
معنی فارسی کلمه nigging
:
عمل زخم زبان زدن یا انتقاد به طور غیرمستقیم.