معنی فارسی nigher

B1

نزدیک‌تر، در وضعیت یا مکان نزدیک‌تر به چیزی نسبت به حالت قبلی.

Closer in space or time.

example
معنی(example):

غروب آفتاب نزدیک‌تر از آنچه که ما انتظار داشتیم بود.

مثال:

The sunset was nigher than we expected.

معنی(example):

وقتی که راه می‌رفتیم، روستا اکنون نزدیک‌تر به نظر می‌رسید.

مثال:

As we walked, the village seemed to be nigher now.

معنی فارسی کلمه nigher

: معنی nigher به فارسی

نزدیک‌تر، در وضعیت یا مکان نزدیک‌تر به چیزی نسبت به حالت قبلی.