معنی فارسی nighest

B1

نزدیک‌ترین، در وضعیت نزدیک‌ترین نسبت به چیزهای دیگر.

Closest in space or time.

example
معنی(example):

او در نزدیک‌ترین خانه به دریاچه زندگی می‌کند.

مثال:

She lives in the nighest house to the lake.

معنی(example):

نزدیک‌ترین ستاره در آسمان به شدت درخشان می‌درخشید.

مثال:

The nighest star twinkled brightly in the sky.

معنی فارسی کلمه nighest

: معنی nighest به فارسی

نزدیک‌ترین، در وضعیت نزدیک‌ترین نسبت به چیزهای دیگر.