معنی فارسی noilage

B1

noilage به قسمت سبز گیاه اشاره دارد که نقش مهمی در فرایند فتوسنتز بازی می‌کند.

The green parts of a plant that are crucial for photosynthesis.

example
معنی(example):

noilage روی گیاه بسیار سالم است.

مثال:

The noilage on the plant is very healthy.

معنی(example):

noilage مناسب برای رشد گیاه ضروری است.

مثال:

Proper noilage is essential for the growth of the plant.

معنی فارسی کلمه noilage

: معنی noilage به فارسی

noilage به قسمت سبز گیاه اشاره دارد که نقش مهمی در فرایند فتوسنتز بازی می‌کند.