معنی فارسی nointer

B2

کسی که تمایلی به مشارکت یا دخالت در چیزی ندارد.

A person who does not want to get involved or engage.

example
معنی(example):

او یک فرد بی‌تفاوت است و از دخالت خودداری می‌کند.

مثال:

He is a nointer and refuses to get involved.

معنی(example):

نگرش‌های بی‌تفاوت می‌توانند پیشرفت تیم را به تأخیر بیندازند.

مثال:

Nointer attitudes can hinder team progress.

معنی فارسی کلمه nointer

: معنی nointer به فارسی

کسی که تمایلی به مشارکت یا دخالت در چیزی ندارد.