معنی فارسی nointment
B1نائینمنت، به معنای یک داروی موضعی برای درمان مشکلات پوستی.
A topical treatment applied to the skin.
- NOUN
example
معنی(example):
پزشک یک نائینمنت برای وضعیت پوستم تجویز کرد.
مثال:
The doctor prescribed a noinement for my skin condition.
معنی(example):
او نائینمنت را به آرامی بر روی صورتش مالید.
مثال:
She applied the noinement gently on her face.
معنی فارسی کلمه nointment
:
نائینمنت، به معنای یک داروی موضعی برای درمان مشکلات پوستی.