معنی فارسی noiselessness

B1

بی‌صدا بودن، حالتی که در آن صدا وجود ندارد و همه چیز آرام است.

The state of being quiet or without noise.

example
معنی(example):

پارک جایی بود برای بی‌صدا بودن که مردم می‌توانستند استراحت کنند.

مثال:

The park was a place of noiselessness where people could relax.

معنی(example):

در کتابخانه، حس بی‌صدا بودن به همه کمک می‌کند تا تمرکز کنند.

مثال:

In the library, a sense of noiselessness helps everyone to focus.

معنی فارسی کلمه noiselessness

: معنی noiselessness به فارسی

بی‌صدا بودن، حالتی که در آن صدا وجود ندارد و همه چیز آرام است.