معنی فارسی nom-nommed

A2

فعل غیررسمی به معنای خوردن چیزی با لذت و علاقه.

An informal verb used to describe the act of eating something eagerly.

example
معنی(example):

او پیتزا را در عرض چند دقیقه خیلی سریع خورد.

مثال:

He nom-nommed down the pizza in just a few minutes.

معنی(example):

بعد از بازی بزرگ، همه تنقلات مورد علاقه‌شان را با ولع خوردند.

مثال:

After the big game, they all nom-nommed their favorite snacks.

معنی فارسی کلمه nom-nommed

: معنی nom-nommed به فارسی

فعل غیررسمی به معنای خوردن چیزی با لذت و علاقه.