معنی فارسی nomade
B1نُماد به معنای کسی است که به طور مرتب از یک مکان به مکان دیگر میرود و ساکن نمیشود.
A person who does not stay long in the same place; a wanderer.
- NOUN
example
معنی(example):
قبیله نُماد به همراه فصلها جابجا میشد.
مثال:
The nomade tribe moved with the seasons.
معنی(example):
زندگی به عنوان یک نُماد به معنای نداشتن یک خانه دائمی است.
مثال:
Being a nomade means not having a permanent home.
معنی فارسی کلمه nomade
:
نُماد به معنای کسی است که به طور مرتب از یک مکان به مکان دیگر میرود و ساکن نمیشود.