معنی فارسی nonaccommodatingness
B1غیرقابل پذیرش بودن، ویژگیای که نشاندهنده عدم تمایل به کمک یا در نظر گرفتن نیازهای دیگران است.
The quality of being nonaccommodating; unwillingness to help or consider others.
- NOUN
example
معنی(example):
غیرقابل پذیرش بودن مدیر در تمایل تیم برای صحبت کردن آشکار بود.
مثال:
The manager's nonaccommodatingness was apparent in the team's reluctance to speak up.
معنی(example):
غیرقابل پذیرش بودن او باعث شد که در گروه اعتماد وجود نداشته باشد.
مثال:
His nonaccommodatingness led to a lack of trust within the group.
معنی فارسی کلمه nonaccommodatingness
:
غیرقابل پذیرش بودن، ویژگیای که نشاندهنده عدم تمایل به کمک یا در نظر گرفتن نیازهای دیگران است.