معنی فارسی nonactivation

B1

غیرفعال‌سازی به معنای عدم فعال شدن یک سیستم یا فرآیند است.

The state of not being activated.

example
معنی(example):

غیرفعال شدن آلارم به این معنی بود که هیچ کس هشدار داده نشد.

مثال:

The nonactivation of the alarm meant that no one was warned.

معنی(example):

عدم فعال‌سازی در حین آزمایش منجر به داده‌های نادرست شد.

مثال:

Nonactivation during the test resulted in incorrect data.

معنی فارسی کلمه nonactivation

: معنی nonactivation به فارسی

غیرفعال‌سازی به معنای عدم فعال شدن یک سیستم یا فرآیند است.