معنی فارسی nonactivator

B1

غیرفعال‌کننده به شخص یا چیزی اطلاق می‌شود که منجر به غیر فعال شدن یک فرآیند می‌شود.

A substance or factor that does not activate a process or reaction.

example
معنی(example):

غیرفعال‌کننده بخشی از آزمایش بود تا نشان دهد بدون عمل چه اتفاقی می‌افتد.

مثال:

The nonactivator was part of the experiment to show what happens without action.

معنی(example):

محققان از یک غیرفعال‌کننده برای مطالعه واکنش تحت شرایط کنترل‌شده استفاده کردند.

مثال:

Researchers used a nonactivator to study the reaction under controlled conditions.

معنی فارسی کلمه nonactivator

: معنی nonactivator به فارسی

غیرفعال‌کننده به شخص یا چیزی اطلاق می‌شود که منجر به غیر فعال شدن یک فرآیند می‌شود.