معنی فارسی nonadjacencies
B1چندین مورد از عدم همجواری یا فاصله بین چیزها.
Instances of being not adjacent or close to each other.
- NOUN
example
معنی(example):
این مطالعه عدم همجواریها را در برنامهریزی شهری بررسی کرد.
مثال:
The study examined the nonadjacencies in urban planning.
معنی(example):
این عدم همجواریها میتوانند به شیوههای غیرمنتظرهای بر ارزش املاک تأثیر بگذارند.
مثال:
These nonadjacencies can affect property values in unforeseen ways.
معنی فارسی کلمه nonadjacencies
:
چندین مورد از عدم همجواری یا فاصله بین چیزها.