معنی فارسی nonadjacently

B1

به صورت غیرهمجوار، اشاره به چیدمانی که در آن اجزا به یکدیگر نزدیک نیستند.

In a manner that is not adjacent or touching.

example
معنی(example):

خانه‌ها به صورت غیرهمجوار ساخته شدند تا فضای بیشتری بین آنها فراهم شود.

مثال:

The houses were built nonadjacently to provide more space between them.

معنی(example):

گیاهان باید به صورت غیرهمجوار چیده شوند تا گردش هوای بهتری فراهم شود.

مثال:

Plants should be arranged nonadjacently to allow for better air circulation.

معنی فارسی کلمه nonadjacently

: معنی nonadjacently به فارسی

به صورت غیرهمجوار، اشاره به چیدمانی که در آن اجزا به یکدیگر نزدیک نیستند.