معنی فارسی nonadjunctive

B1

غیرضمیمه، به عناصری اطلاق می‌شود که به‌طور غیرمستقیم به موضوع مرتبط هستند و به آن اضافه نمی‌شوند.

Referring to elements that are not adjuncts or additional components.

example
معنی(example):

عناصر غیرضمیمه‌ای این طرح برای موفقیت آن بسیار حیاتی بودند.

مثال:

The nonadjunctive elements of the plan were crucial for its success.

معنی(example):

این رویکرد بر عوامل غیرضمیمه‌ای که بر نتایج تأثیر می‌گذارند، تمرکز دارد.

مثال:

This approach focuses on nonadjunctive factors that influence outcomes.

معنی فارسی کلمه nonadjunctive

: معنی nonadjunctive به فارسی

غیرضمیمه، به عناصری اطلاق می‌شود که به‌طور غیرمستقیم به موضوع مرتبط هستند و به آن اضافه نمی‌شوند.