معنی فارسی nonadministrable
B1غیرقابل مدیریت به معنای وضعیتی است که در آن یک سیاست یا برنامه به دلیل کمبود منابع یا پیچیدگی، نمیتوان آن را به درستی مدیریت کرد.
Not able to be managed or administered effectively.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سیاست جدید غیرقابل مدیریت است زیرا به منابع زیادی نیاز دارد.
مثال:
The new policy is nonadministrable because it requires too many resources.
معنی(example):
در یک پروژه غیرقابل مدیریت، دستورالعملها برای پیروی بسیار پیچیده هستند.
مثال:
In a nonadministrable project, the guidelines are too complex to follow.
معنی فارسی کلمه nonadministrable
:
غیرقابل مدیریت به معنای وضعیتی است که در آن یک سیاست یا برنامه به دلیل کمبود منابع یا پیچیدگی، نمیتوان آن را به درستی مدیریت کرد.