معنی فارسی nonadministrative
B2غیر مدیریتی به فعالیتهایی اطلاق میشود که به کارهای اداری مربوط نیستند و بیشتر روی وظایف عملیاتی و اجرایی تمرکز دارند.
Not related to management or administration.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کارهای غیر مدیریتی مانند نوشتن گزارش برای سازمان ضروری است.
مثال:
Nonadministrative tasks like writing reports are essential for the organization.
معنی(example):
تمرکز کمیته بر مسائل غیر مدیریتی به جای مسائل مالی است.
مثال:
The committee's focus is on nonadministrative matters rather than financial issues.
معنی فارسی کلمه nonadministrative
:
غیر مدیریتی به فعالیتهایی اطلاق میشود که به کارهای اداری مربوط نیستند و بیشتر روی وظایف عملیاتی و اجرایی تمرکز دارند.