معنی فارسی nonadventurousness

B1

وضعیتی که در آن فرد یا گروه تمایلی به فعالیت‌های ماجراجویانه ندارد.

The quality of being nonadventurous or lacking in willingness to take risks.

example
معنی(example):

عدم ماجراجویی او در انتخاب فعالیت‌هایش واضح بود.

مثال:

His nonadventurousness was evident in his choice of activities.

معنی(example):

عدم ماجراجویی تیم منجر به کمبود نوآوری شد.

مثال:

The team's nonadventurousness led to a lack of innovation.

معنی فارسی کلمه nonadventurousness

: معنی nonadventurousness به فارسی

وضعیتی که در آن فرد یا گروه تمایلی به فعالیت‌های ماجراجویانه ندارد.