معنی فارسی nonadverbially
B1به نحوهای اشاره دارد که در آن از قیدها برای توصیف یا برقراری ارتباط استفاده نمیشود.
In a manner that does not involve the use of adverbs to convey meaning.
- ADVERB
example
معنی(example):
او احساساتش را به طور غیرقیدی از طریق حرکات بیان کرد.
مثال:
She expressed her feelings nonadverbially, through gestures.
معنی(example):
او به طور غیرقیدی ارتباط برقرار کرد و به حالات چهره تکیه کرد.
مثال:
He communicated nonadverbially, relying on facial expressions.
معنی فارسی کلمه nonadverbially
:
به نحوهای اشاره دارد که در آن از قیدها برای توصیف یا برقراری ارتباط استفاده نمیشود.