معنی فارسی nonamorously

B1

به صورت غیرعاشقانه، به طوری که احساسات عاشقانه یا رومانتیک مطرح نباشد.

In a way that is devoid of romantic feelings.

example
معنی(example):

او به وضعیت به‌طور غیرعاشقانه نزدیک شد و فقط بر وظیفه‌ای که دارد تمرکز کرد.

مثال:

She approached the situation nonamorously, focusing solely on the task at hand.

معنی(example):

آنها به‌طور غیرعاشقانه تعامل داشتند و رابطه حرفه‌ای خود را حفظ کردند.

مثال:

They interacted nonamorously, maintaining a professional relationship.

معنی فارسی کلمه nonamorously

: معنی nonamorously به فارسی

به صورت غیرعاشقانه، به طوری که احساسات عاشقانه یا رومانتیک مطرح نباشد.