معنی فارسی nonamphibiously
B1بهلحاظ غیرآبزی و به دور از آب، بهویژه در شرایطی که انتظار میرود موجودی بتواند بین زمین و آب حرکت کند.
In a manner that is not amphibious; remaining on land rather than in water.
- ADVERB
example
معنی(example):
این موجود غیرآبزی حرکت میکند و در خشکی باقی میماند.
مثال:
The creature moves nonamphibiously, staying on dry land.
معنی(example):
او بهصورت غیرآبزی عمل کرد و هرگز به آب نرفت.
مثال:
She acted nonamphibiously, never venturing into water.
معنی فارسی کلمه nonamphibiously
:
بهلحاظ غیرآبزی و به دور از آب، بهویژه در شرایطی که انتظار میرود موجودی بتواند بین زمین و آب حرکت کند.