معنی فارسی nonamphibiousness
B1عدم توانایی یک موجود در زندگی در آب و وابستگی به محیطهای خشکی.
The quality of being nonamphibious; not adapted to live both in water and on land.
- NOUN
example
معنی(example):
غیرآبزی بودن این گونه، زیستگاه آن را به مناطق خشک محدود میکند.
مثال:
The nonamphibiousness of the species limits its habitat to dry areas.
معنی(example):
دانشمندان غیرآبزی بودن حیوانات مختلف را مطالعه میکنند.
مثال:
Scientists study the nonamphibiousness of various animals.
معنی فارسی کلمه nonamphibiousness
:
عدم توانایی یک موجود در زندگی در آب و وابستگی به محیطهای خشکی.