معنی فارسی nonanalyzable

B1

غیرقابل‌تحلیل به چیزی اشاره دارد که نمی‌توان آن را به اجزا تقسیم یا تجزیه و تحلیل کرد.

Incapable of being analyzed or broken down into parts; often relating to subjective experiences.

example
معنی(example):

برخی اشکال هنر غیرقابل‌تحلیل هستند و باید تجربه شوند نه اینکه تجزیه و تحلیل شوند.

مثال:

Some forms of art are nonanalyzable and must be experienced rather than dissected.

معنی(example):

او احساس پشت موسیقی را غیرقابل‌تحلیل می‌دانست.

مثال:

He considered the emotion behind the music to be nonanalyzable.

معنی فارسی کلمه nonanalyzable

: معنی nonanalyzable به فارسی

غیرقابل‌تحلیل به چیزی اشاره دارد که نمی‌توان آن را به اجزا تقسیم یا تجزیه و تحلیل کرد.