معنی فارسی nonancestrally
B1غیرنیاکانی به روشی اشاره دارد که به اجداد مربوط نیست.
In a manner that does not relate to ancestry.
- ADVERB
example
معنی(example):
یافتهها به طور غیرنیاکانی تحلیل شدند تا از عدم وجود偏差 اطمینان حاصل شود.
مثال:
The findings were analyzed nonancestrally to ensure no bias.
معنی(example):
دادهها به طور غیرنیاکانی جمعآوری شدند تا بر پیشرفتهای جدید تمرکز شود.
مثال:
The data was collected nonancestrally to focus on new developments.
معنی فارسی کلمه nonancestrally
:
غیرنیاکانی به روشی اشاره دارد که به اجداد مربوط نیست.