معنی فارسی nonanesthetic
B1غیر بیحسی به حالتی اشاره دارد که در آن از بیحس کنندهها استفاده نمیشود.
Not involving anesthesia; performed without anesthetics.
- ADVERB
example
معنی(example):
این روش به صورت غیر بیحسی انجام شد تا واکنشهای بیمار مشاهده شود.
مثال:
The procedure was performed nonanesthetically to observe the patient's reactions.
معنی(example):
برخی درمانها میتوانند به صورت غیر بیحسی مؤثر باشند.
مثال:
Some treatments can be effective nonanesthetically.
معنی فارسی کلمه nonanesthetic
:
غیر بیحسی به حالتی اشاره دارد که در آن از بیحس کنندهها استفاده نمیشود.