معنی فارسی nonattendant

B1

غایب، به کسی اطلاق می‌شود که در یک رویداد یا مکان حضوری ندارد.

One who is not present or attending.

example
معنی(example):

این رویداد با وجود مهمانان غایب موفقیت‌آمیز بود.

مثال:

The event was successful despite the nonattendant guests.

معنی(example):

دانش‌آموزان غایب ممکن است درس‌های مهمی را از دست بدهند.

مثال:

Nonattendant students may miss important lessons.

معنی فارسی کلمه nonattendant

: معنی nonattendant به فارسی

غایب، به کسی اطلاق می‌شود که در یک رویداد یا مکان حضوری ندارد.