معنی فارسی nonautomatically
B1به شیوهای که به صورت خودکار عمل نکند و نیاز به اقدام انسانی داشته باشد.
In a manner that does not occur automatically.
- ADVERB
example
معنی(example):
نرمافزار به صورت غیر خودکار بهروزرسانی نمیشود.
مثال:
The software does not update nonautomatically.
معنی(example):
برخی ویژگیها باید به صورت غیر خودکار توسط کاربر فعال شوند.
مثال:
Some features need to be activated nonautomatically by the user.
معنی فارسی کلمه nonautomatically
:
به شیوهای که به صورت خودکار عمل نکند و نیاز به اقدام انسانی داشته باشد.