معنی فارسی nonaxiomatic
B1غیر اصولی به معنای عدم وابستگی به اصول ثابت و قابل تغییر است.
Not based on or conforming to established principles; variable.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
باورهای او غیر اصولی هستند و ممکن است تغییر کنند.
مثال:
His beliefs are nonaxiomatic and subject to change.
معنی(example):
این نظریه به خاطر غیر اصولی بودنش مورد انتقاد قرار گرفت.
مثال:
The theory was criticized for being nonaxiomatic.
معنی فارسی کلمه nonaxiomatic
:
غیر اصولی به معنای عدم وابستگی به اصول ثابت و قابل تغییر است.