معنی فارسی nonbailable
B1غیرقابل وثیقه، به معنای اینکه نمیتوان وثیقهای برای آزادی شخص متهم تعیین کرد.
Not allowing bail; cannot be released on bail.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
متهم در وضعیت غیرقابل وثیقه است.
مثال:
The suspect is in a nonbailable situation.
معنی(example):
قاضی تصمیم گرفت که اتهامات غیرقابل وثیقه هستند.
مثال:
The judge ruled that the charges were nonbailable.
معنی فارسی کلمه nonbailable
:
غیرقابل وثیقه، به معنای اینکه نمیتوان وثیقهای برای آزادی شخص متهم تعیین کرد.