معنی فارسی nonbasic
B1غیرمبانی به مفهوم چیزی اطلاق میشود که ابتدایی نیست و به موضوعات یا عناصر پیچیدهتر اشاره دارد.
Referring to something that is not basic; more complex or advanced.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این دوره موضوعات غیرمبانی را در ریاضیات پوشش میدهد.
مثال:
This course covers nonbasic topics in mathematics.
معنی(example):
او مواد غیرمبانی را در خلاقیتهای آشپزیاش ترجیح میدهد.
مثال:
She prefers nonbasic ingredients in her culinary creations.
معنی فارسی کلمه nonbasic
:
غیرمبانی به مفهوم چیزی اطلاق میشود که ابتدایی نیست و به موضوعات یا عناصر پیچیدهتر اشاره دارد.