معنی فارسی nonbasing
B1غیرپایهای به عمل یا فرایندهایی اشاره دارد که بر اساس پایه یا مبنای خاصی بنا نشدهاند.
Methods or strategies that do not rely on a specific foundation or base.
- OTHER
example
معنی(example):
تیم بر روی استراتژیهای غیرپایهای برای پروژهشان متمرکز است.
مثال:
The team is focused on nonbasing strategies for their project.
معنی(example):
او در کار علمیاش به رویکردهای غیرپایهای تحقیق میکند.
مثال:
She is researching nonbasing approaches in her scientific work.
معنی فارسی کلمه nonbasing
:
غیرپایهای به عمل یا فرایندهایی اشاره دارد که بر اساس پایه یا مبنای خاصی بنا نشدهاند.