معنی فارسی nonbeneficialness

B1

غیر سودمندی به کیفیت یا حالتی اشاره دارد که فاقد فایده است.

The quality of not being beneficial; lack of advantage.

example
معنی(example):

غیر سودمندی برخی از روش‌ها به مرور زمان آشکار شد.

مثال:

The nonbeneficialness of certain practices became apparent over time.

معنی(example):

غیر سودمندی روش‌های قدیمی باعث فشار بر نوآوری شد.

مثال:

The nonbeneficialness of the old methods led to a push for innovation.

معنی فارسی کلمه nonbeneficialness

: معنی nonbeneficialness به فارسی

غیر سودمندی به کیفیت یا حالتی اشاره دارد که فاقد فایده است.