معنی فارسی nonbigoted
B1غیرتعصبی، به معنای عدم بروز تعصب و پیشداوری نسبت به گروههای مختلف از افراد.
Not having or showing prejudice or bias against a particular group.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او به خاطر نظرات غیرتعصبیاش در مسائل اجتماعی شناخته شده است.
مثال:
He is known for his nonbigoted views on social issues.
معنی(example):
این سازمان باورهای غیرتعصبی را در بین اعضای خود ترویج میکند.
مثال:
The organization promotes nonbigoted beliefs among its members.
معنی فارسی کلمه nonbigoted
:
غیرتعصبی، به معنای عدم بروز تعصب و پیشداوری نسبت به گروههای مختلف از افراد.