معنی فارسی nonbiliously

B1

به طور غیرصفراوی، با دقت و بدون آنکه به صفر یا عوارض آن اشاره داشته باشد.

In a manner that does not involve or suggest bile.

example
معنی(example):

او به طور غیرصفراوی درباره مشکلات سلامتی‌اش صحبت کرد و بر حقایق تمرکز داشت.

مثال:

He spoke nonbiliously about his health issues, focusing on facts.

معنی(example):

گزارش به طور غیرصفراوی تألیف شده بود و از هر گونه اغراق اجتناب می‌کرد.

مثال:

The report was nonbiliously composed, avoiding any exaggerations.

معنی فارسی کلمه nonbiliously

: معنی nonbiliously به فارسی

به طور غیرصفراوی، با دقت و بدون آنکه به صفر یا عوارض آن اشاره داشته باشد.