معنی فارسی nonbiliousness
B1وضعیت غیرصفراوی، به حالتی اطلاق میشود که با صفر و عوارض آن همراه نیست.
The quality or state of being free from bile; not accompanied by bile.
- NOUN
example
معنی(example):
پزشک به غیرصفراوی بودن بیمار به عنوان یک علامت مثبت اشاره کرد.
مثال:
The doctor noted the patient's nonbiliousness as a positive sign.
معنی(example):
غیرصفراوی بودن میتواند به شناسایی برخی اختلالات گوارشی کمک کند.
مثال:
Nonbiliousness can help in diagnosing certain gastrointestinal disorders.
معنی فارسی کلمه nonbiliousness
:
وضعیت غیرصفراوی، به حالتی اطلاق میشود که با صفر و عوارض آن همراه نیست.